Friday, April 29, 2005

چرخه حیات

ما عشق می ورزیم چون نیاز داریم
این یه نیاز طبیعیه من از طبیعت حرف می زنم نه خالق
یه زن وقتی تصمیم می گیره مادر بشه به کودکش فکر نمیکنه
شاید ما اینو خودخواهی اون بدونیم اما اون به خودش فکر میکنه
اون یه جواب طبیعی به طبیت خودش می ده .خیلی از مادر ها گاهی
جنس بچه ای که در رحم دارند براشوون مهمه
چرا
مادر بچه رو به وجود میاره چون با این کار خودش احساس لذت می کنه
احساس خوب تولید کردن و سرشار بودن
دوردست ترین تخیلی که می تونه در مورد کودکش داشته باشه
چیزیه که سربلندی خودش رو موجب می شه
به کودک غذا می رسونه .اونو در رحم گرمش نگه می داره
با حفظ سلامتی خودش سلامت کودک رو تضمین می کنه
و به اون امکان هست شدن تدریجی رو میده
.ما به هست شدن به عنوان یه فرایند مثبت نگاه می کنیم
وبه این کاری نداریم که شاید کودک اینو نخواد
.نیست نمیتونه برای هست تصمیم بگیره و مث یه اثر هنری ساخته می شه
این جا یه دادو ستد ظریفه بعد از تولد مادر با یه هست رو برو می شه
هستی که حاصل تلاش خودشه
کودک وجود داره .مادر به اون بهترین ها رو می ده
ما این جا از یه مادر نرمال صحبت می کنیم
مادر وسایل حیاتی رو در اختیار کودک می ذاره و شاهد رشد اونه
کودک بزرگ میشه .یاد میگیره که راه بره
یاد میگیره که حرف بزنه و خواسته هاشو بیان کنه
بخونه و بنویس و به تدریج یاد میگیره
که به موجودات محبت کنه
این هم یه تربیت نرماله
این جاست که دادو ستد تموم میشه
تو محبت دادی و حالا محبت می بینی
من یه زنم
وقتی از رابطه با کودکم صحبت می کنم منظورم رسیدن به این مرحله است
شاید دلچسب ترین
لذتی که کودکم به من می ده مکیدن سینه های من در نیمه شب باشه

0 Comments:

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home