Saturday, March 18, 2006

این آدم های محافظه کار نازنین

سلن دیون وقتی می خونه من واقعا به این فکر می کنم
که چه قدر می تونه براش لذت بخش باشه و از نظر روحی بهش آرامش بده
خوندن . رقصیدن. دویدن و خندیدن . نقاشی کشیدن
آب بازی و موزیک گوش دادن و بهتر از اون موزیک تولید کردن
خیلی از استرس های روحی رو کم می کنن
کمتر کسی هست که اینو ندونه
مشکل این جاست که وقتی مشکل میاد و مث بختک میوفته رو قلبت
تنها کاری که از دستت در اون لحظه بر میاد گریه سر دادنو پرخاش کردن به دیگرانه
هنوز یه کم بین خانواده ها جا نیفتاده
که دختر اخمو شونو در حال رقصیدن و شلنگ تخته های نا موزون ببینن
هنوز یه کم جا نیفتاده آدم تو خونه داد بزنه
آخه می گن دختری که صداش از یه حدی جیغی تر باشه
و هی داد بزنه و گوش خانواده رو ببره قباحت داره
کلا دویدن هم در این مملکت گل و بلبل جنبه تحریک جنسی پیدا کرده
مخصوصا اگه خانوم مذکور همچون من دارای کمی اضافات باسن باشه
به شخصه ترجیح می دهم از اتوبوس جا بمانم تا دنبالش بدوم
به نظر من این صدایی که از گلوی ما بیرون میاد صدای واقعی ما نیست
تمام این صدا ها و آوا ها
و زیر زبر ها محافظه کارانه و سانسور شده است
هر کس بنا به شغلش یک جور صدا از خودش در می آورد
آن قدر که صدا ی خودش را هم فرا موش می کند
صدا ها مثل مد مثل نوع عطسه و سرفه و عمل زیبایی تغییر می کنند
دوستانی داشتم که تمام سعیشان را می کردند تا صدای معمولیشان را نازک کنند

1 Comments:

At 10:49 PM , Anonymous Anonymous said...

آره....سقراط جمله زيباي داره كه مي گه وظيفه تو فقط اينه كه "خودت باشي و بس".اين خود بودن يعني دروغ نگفتن.البته يه چيز ديگه هم هست و اونم اينه كه تا وقتي سالمي بايد به ورزش ذهني و بدني بپردازي تا زماني كه ناخوش رواني يا جسمي شدي بتوني از اين چاله اي كه توش افتادي بيرون بياي......شاگرد و آموزگار هم باشيم و شاد

 

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home