Sunday, September 17, 2006

talk to me


با من حرف بزن
با من حرف بزن
با من حرف بزن
با من حرف بزن
با من حرف بزن
با من حرف بزن
با من حرف بزن
با من حرف بزن
با من حرف بزن
با من حرف بزن
با من حرف بزن
با من حرف بزن
با من حرف بزن
با من حرف بزن
با من حرف بزن
با من حرف بزن
با من حرف بزن
با من حرف بزن
با من حرف بزن
با من حرف بزن
با من حرف بزن
با من حرف بزن
با من حرف بزن
با من حرف بزن
با من حرف بزن
با من حرف بزن
با من حرف بزن
با من حرف بزن
با من حرف بزن
با من حرف بزن
به درک اصن نمی خواد حرف بزنی


3 Comments:

At 10:04 PM , Anonymous Anonymous said...

بابا خشن
بابا عصباني
Talk to me, I need a little advice,
I've got you on my mind,
Words of passion coming out of the night,
You make me feel alive;
-------------

Chris de Burgh

 
At 10:06 PM , Anonymous Anonymous said...

آپ كه مي كني خبر بده

در مورد نرگس هم درد مشترك داشتيم !!! منم مجبور بودم هر شب صداش رو تحمل كنم

 
At 12:17 AM , Anonymous Anonymous said...

آخ گفتی!!!! آخ گفتی!!!! حالا جدای اينکه شنيدن اين جمله "نرگس نميبينی؟!؟!؟!؟!؟!" حال آدمو به هم ميزنه، حال به هم زن تر ميدونی چيه؟ حال به هم زن تر اينه که وقتی ميگی "نه! دوس ندارم!" خيال ميکنن تيريپ متفاوت بودن و خاص بودن گذاشتی! انگار واقعاً نفرت از اين ملغمه حماقت، حتماً روشنفکری و تفاوت ميخواد!

 

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home