Saturday, February 24, 2007

;احساس می کنم پر نقطه ضعفم
امروز کلاس مولتی مزخرف بود
دیگه به شین فک نمی کنم
هر چند که هنوز اعتقاد دارم لاور بودن با اون خالی از لذت نیست
احساس عجیب ترمیناتوری می کنم
چه تناقضی
مثلا طی عملیات چند روزه خودمو به آب و آتیش می زنم واسه شین
بعد یه دفه وقتی به یه نقطه ی در حال فید شدن خیره شدم توی اتوبوس
به این تصمیم میرسم که الان چندین ساعته به شین فک نمیکنم
جالبه
گاهی اوقات که از پشت سر به اون خیره می شم و صداشو می شنوم و صدای خنده هاشو می شنوم
احساس می کنم اونم به اندازه ی بقیه بچه های مولتی برام غیر قابل تحمله
بعد می شینم به خودم تف و لعنت می فرستم که تو چته ناشا
چی تو رو راضی می کنه ؟
امروز با آقای میم برخورد لفظی داشتم
موضوع این بود که یکی از پسرای کم سن و سال کلاس ترکیب "بیماری های مقاربتی"
رو با صدای بلند خوند
من بش گفتم زشته
میم گفت چکار داری بچه رو بذار خوش باشه
گفتم این کارا خوش بودن نیس میم کلاس حرمت داره
میم یه چیزی گفت مث ریدم تو حرمت ولی مودبانش
منم گفتم راس می گن که نسل جدید پفیوز شدن
میم میگه آره شدیم
یه کم حرصم خالی شد
همچین حرصم خالی شد که نگو
من خفن عکس العملیم

5 Comments:

At 11:42 PM , Anonymous Anonymous said...

من با آدمای خفن عکس العملی خفن حال میکنم

 
At 3:16 AM , Anonymous Anonymous said...

chera hormat dare class?(faghat soal)

 
At 10:47 AM , Anonymous Anonymous said...

من هم از اين عادت هاي بر داشتم. اينكه هرچيزي ميشد از روي همه رد ميشدم. هيشكي رو هم نميشناختم. ولي دارم آدم ميشم

 
At 12:34 PM , Anonymous Anonymous said...

ziad negarane HTML nabash rasty. Bade sad sal HTML bazi o tadrise HTML hanooz behesh aadat nakardam, bas ke beham rikhtast!

 
At 1:45 PM , Anonymous Anonymous said...

من هم دقيقا ميگم ديگه در موردش فكر نميكنم ولي از مغزم بيرون نميره.

 

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home