Saturday, March 10, 2007

یه خاطره از بچه گیام یعنی ماله 8 سالگی از دیروز افتاده تو کلم
باعث میشه هی مث کس خلا لبخند بزنم
بابای من چن تا نوار کاست کلاسیک داشت . یکیش اسمش شوستاکوویچ بود
نمی دونم کی بود ولی خیلی دوسش داشت
ما اون زمان تازه یه کاست مایکل جکسون دسمون رسیده بود
آقا یه روز این مایکله کاستش شیکست ما بچه ها هم گشتیم بین کاستای بابا
یکیشو که همین شوستاکوویچ بود ورداشتیم محتویات مایکلو ریختیم توش
قیافه ی بابا وقتی داشت شوستاکوویچ به ...رفته رو گوش می داد
و ما بچه ها که هر کدوم تو یه سوراخی قایم شدیم دیدنی بودیم

4 Comments:

At 1:20 PM , Anonymous Anonymous said...

يادش بخير. وقتي بچه بودم يبار با داداشم نشستيم تو ماشين تا چرخي بزنيم و مايكل گوش ميداديم با صداي بلند. بعد اومديم خونه و رضا يادش رفت نوارو عوض كنه. بعدش با بابا مامانم نشستيم تو ماشين و بابام پخش ماشينو روشن كرد. غوغا شد. بابام گفت. اين ديگه چيه؟ كلي خنديدم

 
At 3:08 PM , Anonymous Anonymous said...

از اين گندكاريا زياد كردم.
واي واي چه حالي داري وقتي قايم شدي.

 
At 7:42 PM , Anonymous Anonymous said...

بیچاره بابا . ما هم رو کلی از کاست های بابا صداهای خودمونو ضبط می کردیم.:دی

 
At 8:39 PM , Anonymous Anonymous said...

پیشاپیش این سال جدید رو به شما تبریک می گویم[گل]

 

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home