Sunday, April 22, 2007

و من دقیقا می دونم

این روزا حس موزیک عشق مادرانه ی کویین رو دارم
مخصوصا قسمتی که می گه
Mama please, let me back inside
مرتب تو ذهنم تکرار می شه
دلم نمیاد کسی این موزیک رو نشنوه
و لیرکشو گذاشتم تا اگه خواستین بخونید
********************
وقتی به جریان ویریجینیا تک فک می کنم
و وقتی به اون پسر جوون به اسم چو فک می کنم
که عامل کشتار ویریجینیا بود
یه جریانی تو مغزم تند تند می زنه
چو یه نمونه ی تیپیک قابل پیش بینی بود
ولی کسی پیش بینیش نکرد
کسی اون قد به خودش زحمت نداد که این پسرو از مخمصه ای که توش هس نجات بده
اون مبتلا به اوتیسم بود . وقتی به اینا فکر می کنم احساس می کنم اون در تمام این مدت رنج کشید
و در حالی که در این فاجعه دیگرانوبه دردناک ترین و مبهم ترین شکل رنج داد خودشو از بین برد
خواهر چو یه نامه سرگشاده برای جهانیان نوشته . خیلی دلم می خواد بدونم اون نامه چیه
**********************
صبح ها
بوسه های تو
روی زنگ ستیزه جویانه ی ساعت را
کم می کند
صبح ها
دندان های تو
طعم شیر داغ می دهد
زیر لبهای من
صبح ها
آواز ریش تراشیدن تو
موزیک صبحانه خوردن من است
تو را دوست دارم
چون نان و شکلات
*********************
کلاس مولتی نمونه ی یه نسل بحران زدس
*********************
ما فکر نمی کنیم که می دونم آقای
iiiii
ما دقیقن می دونیم
واسه زندگی کردن تو این کثافت دیکتاتوری
یا باید دقیقن ندونی
یا باید دقیقن بدونی
و من دقیقن می دونم
و به خودم ایمان دارم
***********************
گاهی آدم عوض تلاش کردن واسه رسیدن به آرزوهاش
وقتشو صرف هر چه زیباتر ادا کردن آرزو هاش می کنه
***********************
گاهی اون قد ابله می شم که مغزمو صرف همدردی
با یه سریال تلویزیونی هفتگی می کنم
********************
آیا کسی که طاقت یک سیلی پدرانه رو نداره
طاقت سیلی پلیس جمهوری اسلامی رو داره ؟

5 Comments:

At 9:44 PM , Anonymous Anonymous said...

نشنيدم. چه بگويم. ولي ميتونم بگم كوئين خيلي باحاله.
---
نميدونم چرا ولي مدتهاست كه اينجور جريان ها رو مثل اخبار اقتصادي نگاه ميكنم و ميرم. مثل خبر اينكه امروز يه پليس يه نفر رو جريمه كرد. چم شده نميدونم.
---
راستي. داشتم امروز به اين فكر ميكردم كه تو هم گرافيست وبي. خوبه. كارت دارم!
---
تلاش تلاشه.
---
همه به نوعي ابلهيم. ساعت خوب و بد دراه. هركسي به نوعي.
---
من شايد بگم دارم. ولي واقعا نميدونم. ولي از وقتي كه شنيدم كه ميخوان گير بدن دارم يه ذره ريشي كه هميشه اصلاحش ميكردم (به موقع) الآ» جوري بلند ميكنم كه بهم گير بدن.

 
At 3:06 PM , Anonymous Anonymous said...

age dari zendegi mikoni ke hichi nemiduni.

 
At 11:07 AM , Anonymous Anonymous said...

in baba (iiiii) chikarast? moshkele xasi bahat dare?

 
At 3:22 PM , Blogger Unknown said...

refa joon nazare khodeto bede,baghie ro ham bikhial sho, dar zemn chandan ehsasati ham nasho,khabare khassi nist!!!
dar zemn 4ta i bishtar nadaram man!
albate inja nabayd in chiza ro mineveshtam man,amma pish umade dg.

 
At 5:22 PM , Anonymous Anonymous said...

جالب بود

 

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home