Saturday, September 30, 2006

از چی بگم عزیزم ؟

مغزم هنگ کرده . درست مثل ماشینی که توگل می گازه ولی جولو نمی ره
مغزم بدنمو به کارای وحشتناکی مجبور می کنه
مغرم فاحشه شده
مغزم گیج شده
اخمو شده
بی ادب شده
کم رو شده
زشت شده
پرخاش گر شده
مغزم میل داره شیشه ها رو بشکنه
مغرم میل داره فریاد بزنه
مغزم میل داره کتک بزنه
مغز من دیوونه شده
مغز من لب هامو به گفتن مزخرفاتی مجبور کرد
مغز من پاهامو به جاهایی برد که نباید
مغز من راستی یه دیوونه شده
مغزم بدنمو به کارای وحشتناکی مجبور کرد
می خوام تو اتاق باشم
کاش تنهام بذارید
می خوام از این سیگار کوفتی بکشم
می دونم خیلی ضرر داره
کاش بدونی برای هوسه
می خوام این جا بخوابی
فقط با این گردن آویز مشکیت
خوب که نگات کردم
سرمو بذارم تو گودی زیر بغلت
تا خوب بوی زیر بغل جدیدتو بگیرم
آخ آدم وقتی خوب گریه می کنه
چه زود خوابش میبره
پسرا خوب تجربش نکردن
چون اغلب با شدت گریه نمی کنن
یا دیر به دیر گریه می کنن
بعد یه سیگار روشن می کنم
به تو نگاه نمی کنم
فقط گرمای سینتو زیر گوشم حس می کنم
و دود
دودای سفید
تماشاشون چشای آدمو سنگین می کنه
تو انگشتای باریک شکلاتیتو تو هوا تکون می دی
می دونی
من عاشق فیلم باغ فردوسم
رقص انگشتات منو یاد رقص دنیا زیر بارون میندازه
بهت می گم حرف بزن
ساکت نشو
صدامو تو دماغی می کنم و مردونه می گم
از چی بگم عزیزم ؟

3 Comments:

At 7:23 PM , Anonymous Anonymous said...

salam atena
khobii?
biya ke in dafe vez vez nakardam dige
in dafe vasat ax gozashtam..

 
At 7:24 PM , Anonymous Anonymous said...

ops
so sorry
nashaaa
gat zadam baba
:D

 
At 1:26 AM , Blogger Alborz said...

(اين کامنت واسه پست 21 نوامبره) :

وقتی بعد چند هفته آپ ميکنی و يه عکس ميذاری که آدم اصلاً حاليش نميشه چيه و دو تا پست اخيرت هم اصلاً کامنت دونی نداره، آدم احساس ميکنه که خوب طبعاً اونايی که ميآن اينجا رو ميخونن و شايد از اينجا خوششون بياد به تخم چپ (در مورد تو، دنده چپ) نويسنده هم نيستن.
کلّاً کفريم از اين حالت.

 

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home