Saturday, January 13, 2007


سر یکی از انتراکت های کلاس ، یکی از پسرای کلاس تقریبا با لبخند بهم گفت شما چرا حرف نمی زنید چرا نظرتونو نمی گین؟
با خنده گفتم به موقش نظرمو می گم
و از این حرفا
این حرفش مث یه پتک تو سرمه . هی می زنه . هر چند با لبخند گفته باشه
توی ماشین دوست مامان می گه چقدر برف خوبه ، آدم شاد می شه
بش می گم آدم اگه بد حال باشه این چیزا حالشو خوب نمی کنه
به خودم فک می کنم . هیچ وقت آهنگی رو که دوست داری با کسی که خیلی دوسش داری گوش نده
هیچ وقت آهنگی رو که خیلی دوست داری روزایی که خیلی غمگینی گوش نده
یا آهنگا رو بدون زمینه باقی بذار یا اونا مث تیکه های فیلم به روزایی که شادت می کنه بچسبون
من از بارون و برف بیزارم
چون یه روز عاشقشون بودم واین درست زمانی بود که بهترین موسیقی رو در آغوش بهترین دوستم توی روز برفی گوش می دادم . من از بارون و برف بیزارم چون وقتی برف میاد احساس می کنم یه حجم در کنارم خالیه . اون وقت مث کلافه ها میشم
باید زنگ بزنم . باید دست به دامن حجمای بیمصرف بهانه گیر بشم
حجمایی که همش می گن چرا حرف نمی زنی ؟ چرا ساکتی ؟

3 Comments:

At 12:25 AM , Anonymous Anonymous said...

چیزی گفتی که تا حالا بهش فکر کرده بودم!
اما آخه وقتی یه سری چیزارو دوس داری میخوای که همه ی اونارو با هم یه جا و کنار هم داشته باشی!

 
At 12:28 AM , Anonymous Anonymous said...

اشتباه شد!
بهش فکر نکرده بودم منظورم بود
راستس
با اجازه لینک دادم
امیدوارم دوباره همشونو با هم داشته باشی

 
At 3:53 PM , Anonymous Anonymous said...

خیال خیال خیال
تخیل چیزیه که از آدم نابغه می سازه.
این چکیده چیزیه که از حرفای انیشتین فهمیدم.
اما چیزی که نفهمیده بودمو موزارت بهم فهموند .
بهت می گم اون بهم چی گفت
Wolfgang A. Mozart said, "Neither a lofty degree of intelligence nor imagination nor both together go to the making of genius.
Love, love, love, that is the soul of genius."
می خوام اینو بگم دختر .
باهاش فاصله چندانی نداری . نه به خاطر هوشت نه به خاطر تخیلاتت
اونچیزی که تو قلبت است این قدرتو بهت میده
پس نترسو به پیش برو
قدره چیزی که هستو بدون تا از دستش ندی. حداقل تو قلبت. این توانائی در تو هست.

یک دوست.

 

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home