Thursday, January 18, 2007

مازیار

رک بگم . اون یه پسر7 سالس . معمولا یا بزرگ نمیشه یا تا 8 سالگی بیشتر بزرگ نمی شه
موهای لخت مشکی داره. به مامان میگه مادر. به ببخشید معذرت می خوام و به شب خوش من شب به خیرو دو ساله دوست خیالی منه . جدا از تمام دوستا و هوسای جورواجور من
مدلشو از روی خاله زادم برداشتم و اسمشم گذاشتم مازیار
یه زمان توی یه جمع گفتم خیلی دوس دارم یه بچه داشته باشم که انرژی عاطفیمو روش تخلیه کنم
یکیشونم جواب داد پیشنهاد می کنم یه سگ داشته باشی
آره راس می گفت . با این طور صحبت کردن من انتظار همچین جوابی هم همچین دور نبود
بعد هم با خودم فک کردم هی یارو تو که حوصله ی شوهر موهر نداری . بچه رو از کجا می خوای بیاری
واسه عاطفه هات هم که داره سر ریز میشه هم خاله ای عمویی چیزی ..... سگی .... گربه ای از اون روز هر چی بی اف داشتم خنده ام می گیره بگم ولی همه آشغال بودن
منم مازیارو ساختم . به همین راحتی . همچین با هم خوش و خرم نیستیم . باهاش مث آدم بزرگا حرف میزنم . هیچ اصول رفتاری تربیتی رو باش رعایت نمی کنم . و هر وقت می خوام براش پول خرج کنم برای خاله زاده ام خرج می کنم . یه درایو داره که آهنگای مورد علاقشو اونجا ریختم پوشاکش جینه و بیشتر آبی و صورمعی. یه لیوان داره . اون با من جدی حرف می زنه . اصولا من جدی حرف زدن کوچولو ها رو می پسندم . هیچ کانال ماهواره روش بسته نیست به شرط این که من نبینم که داره می بینه
می تونه بگه فاک . در مورد اندام جنسی باش حرف می زنم
در مورد دختر و پسر . در مورد غریبه ها . در مورد احترام گذاشتن.در مورد دنیای بهتر و این که به قتل رسوندن انسان ها بده. اون مخصوصا وقتی می خوام خودمو کنترل کنم خیلی کمک می کنه . بهم نگاه می کنه . خیلی آرووم. تو ذهنم باش حرف می زنم دهنمو نمی جنبونم چون معلوم نیست این جماعت دنبال کس و کون چی فک می کنن . بهترین ساعاتی که با هم داریم ساعات خریده . همیشه یه کتاب برای اون می خرم . جواب بعضی از دوستای من که چرا این قدر کتاب بچه دارمعاشق جوراب بچه خریدنم . کلا فوت بچه دوس دارم.در مورد درس و مدرسه . اصلا بش فک نمی کنم
تمام ساعات با منه . و مدرسه نمی ره .چون من نمی خوام . وقتی پای کامپیوترم اون داره بازی می کنه
دوستی نداره چون من نمی تونم اونو تو تخیلم جا بدم . جدیدا مازیار هظم خیلی از تنهایی ها رو واسم راحت کرده
یه پروژه ی ایلوستریتور واسه آخر ترم داریم که چیز چندان مهمی نیست. باید طراحی یه سایت و پوستر و اوراق اداری رو تو محیط ایلوستریتور انجام بدیم . من بعد از کمی تقلا سایت مهد کودک رو برداشتم . کار زیادی روش انجام ندادم چون معتقد به سادگی و شفافیتم . کلی عکس و مطلب جمع کردم و 16 تا از صفحات و زدم . این وسط از عکس خاله زاده و عمو زاده و فامیل هم استفاده کردم . پوسترش قراره عکاسی بشه و روی فتوشاپ روش کار بشه . خداییش موضوع عشقی انتخاب کردم . اگه شد عکس یکی از صفحه ها رو می ذارم

1 Comments:

At 1:06 PM , Anonymous Anonymous said...

mese nim nimiye man axesham too weblogame

 

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home