Monday, May 14, 2007

حرفای تکراری

وقتی خستگی روزا رو حس می کنم
دل انگیز ترین خواسته ام داشتن یه دوسه
تا کنارم روی مبل بلمه ، درحالیکه کمی زیتون یا خوردنی جولومونه و تی وی شو می بینیم
کمی هم حرف بزنیم
و دلم می خواد یه چیزی بم بگه نگران لحظه ها نباش
نگران کار فردات نباش
نگران اول بودن نباش
من تو یه دوره تو روابط اجتماعی به صفر رسیدم
طوریکه یافتن یه دوست که بش حس دوست داشتنم رو
منتقل کنم ، برام در حکم دویدن تو سربالایی شد
لطفا برام بنویسید
شما چطور دوست پیدا می کنید؟
چطور دوستی هاتونو موندگار می کنید؟
فرض کنید ناشا از دخترایی خوشش میاد که دربرخوردشون
با ناشا آرووم و با ادب باشن
کم حرف اما کاری باشن
خلاق اما کم ادعا باشن
و چیزهای دیکه
آیا ناشا
اگر این خصوصیاتو در دختری پیدانکرد باید......
ناشا دوست داره یه دختر هم به اندازه یه پسر براش جذاب باشه
و اونو سرشار از تمنا کنه
آیا این یه مرضه ؟

2 Comments:

At 7:29 PM , Anonymous Anonymous said...

به نظرم دنبال کسی باش که با بودنش بدون اینکه بهت بگه نگران نباش,نگران فردا نباشی

 
At 12:09 PM , Blogger Truth that didn't get recognized said...

منم بعضي وقتا دنبالش ميگردم.

ميدوني. اين آدم خيلي جالبي خواهد بود اگر باشه.
---
ندا دقيقا اصلي ترين چيز رو گفت.
---
ميدوني. تعيين معيار كردن گاهي اوقات خيلي هم جواب نميده. چون بعضي وقتا فردي پيدا ميشه كه اون قدرت رو داره ولي با معيارها سازگاري نداره.
---
من چطور دوستام رو پيدا ميكنم؟ نميگم ساده. ولي سخت نيست. وقتي يجا ميرم مثل هميشه شروع ميكنم به خودموني باهاش صحبت كردن. اينكار باعث ميشه كه در هر دو نفر احساس اعتماد بوجود بياد. كار من اينه

من هميشه گفتم. بهترين دوست قرار نيست حتما از جنس مخالف باشه

 

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home