Sunday, July 29, 2007

fuck all those kissing

آدم خیلی وقتا کم میاره
و دلش می خواد فقط بتونه یکی رو له کنه
یکی مث بوش رو
اون یه عمر طبیعی مث همه ما داره
ولی داره دنیا رو به گند می کشه

ما دقیقا نصف اون چیزیم که فک می کنیم نیسیم
دیروز دیدم رو کیبوردم خاک نیشسه


من از اون چیزی که تو ساختی لذت می برم
آهنگی رو گوش می دم که تو نواختی
رو تختی می خوابم که دیگری ساخته
غذایی رو می خورم که مامان می پزه
برنامه هایی رو می بینم که دیگرون کارگردانی کردن
من چیم
من یک مصرف کننده ام


آبجی کوچیکه ام پی تری رو داغون کرد
از دسش عصبانی بودم
اشکش دراومد
تو دسشویی گریه کرد
صب فک کردم
آخه احمق تو به جز مامان و بابا و آبجی کوچیکه کیو داری
بغلش کردم گفتم الهی فدای سرت قربونت برم


به چپ چپ به راست راست
خواب دیدم رفتم سربازی دخترا
واسه یه لیوان چایی له له می زدم
یارو گفت یه لیوان چایی سیصد تومن
خشتکشو کشیدم تو دهنش
زور می گن
کتک می خورن
عجب رویایی