Thursday, May 31, 2007

نیلوفر

دیشب کلیپ نیلوفر رو دیدم
همونی که اندی کوروس با این سه تا جقله خوندن
ریده بودن به آهنگ
نیلوفرو از دختر صحرا تبدیل کرده بودن به جنده

Monday, May 21, 2007

feel the rain on your skin

feel the rain on your skin
می دونم این روزا باروون نمی یاد
ولی این آهنگ ناتاشا بدینگفیلد
اوفتاده تو دهنم
عجیب احساس دلتنگی می کنم
احساس می کنم یه چیزی داره همه ی چیزای قشنگو ازم می گیره
و باعث می شه از چیزی لذت نبرم یا نسبت به یه چیزی ولع داشته باشم
بعضی وقتا
که با خودم می شینم یا دراز کش فک می کنم
به این نتیجه می رسم
هیچ خاطره ای خوش تر از همون 18 سالگی های با آشو نداشتم و این یعنی فاجعه
یعنی اگه با آشو هم آشنا نشده بودم احتمالا کل خاطراتم پاره های زجر آور به درد نخوری بودند
متوجه شدم
خانواده من به یه نخ بندن و با یه خطا ی من موقتا میپاشن از هم . این
حقیقتو وقتی می فهمم که خطا کردم و کار از کار گذشته و دوباره با خودم شرط می ذارم
تا چند ماه بهشون شوک وارد نکنم
این منو نابود می کنه
تحمل فشار این همه خود داری
زندگی مث یه مونگل

Wednesday, May 16, 2007

پسرم حجابت را رعایت کن

1
دیروز بعد از ظهر تو مولتی ، آخر وقت بود
که استاد ابله ما دوباره یکی از همون استراحتای طولانیشو داد
بچه ها که حوصلشون سر رفته بود نمی دونم چی شد که در مورد یکی از برنامه های تی وی حرف زدن
در مورد اعتیاد
اولش خیلی ملایم بود . ولی بعدش صحبتشون رسید به یه چیزی به اسم کرک
من با شیکم خالی داشتم به اجبار به حرفاشون گوش می دادم
حرفاشون به قدری فجیع و غیر قابل تحمل شد که فقط به خانوم کاف گفتم
بسه لطفا بسه کاف
کیفمو برداشتم تا برم
ثاد گفت کجا می ری بمون
گفتم این حرفا واسه شما پوس کلفتا عادیه . من نمی تونم تحمل کنم
*******************************
2
کاف می گه
خوب چی کار کنه
یه نفر که افسرده گی داره
چرا کرک نکشه ؟
دلم می خواست یه کف گرگی بیام تو صورتش
******************************
3
یه سی دی دسم رسیده
آهنگی توشه به اسم
تو همه چیز منی چشم قهوه ای
من این آهنگو از کلاس چارم دبستان رو ی یه کاست داشتم
که در دوران دانشگاه دو در شد
ولی
هنوزم چشم دنبال اون کاستس
you re my every thing
brown eyes
********************************
4
دیروز نشستم واسه بار دوم بابل رو دیدم
از اول تا آخر
حال کردم که کسی خونه نبود و آزادی بیان احساسات داشتم
البته همیشه داشتم
اما
لازم داشتم وسط فیلم یه دفه پاشم و راه برم
*****************************
5
جدیدا می بینم پسرا وقتی می شینن
یه وجب از شورت و چاک کونشون معلومه
رسما اگه دوس پسری داشتم که همچین غلطی
از کونش سر می زد باش کات می کرد
رسما ندارم
*****************************
6
مسخرم نکنید
ولی برای اولین بار تو عمرم بعد از یه کفش سبز
یه کفش زرشکی گرفتم
روحیه آدمو دگرگون می کنه رنگش
جالبه
*****************************
7
بعضی وقتا که چیزی منو عصبانی کرده
فقط منتظرم یکی تو خیابون دری وری بم بگه
اون وقت عکس العمل نشون می دم
اما همیشه
تنیجه معکوس داده
به جای این که حرصم خالی بشه
لشکری از ناسزا شنیدم
این جا سرزمین نفرین شده ایه
هر روز باید به دنبال یک سیاست تازه باشی
برای در امان بودن و آسیب ندیدن
****************************
8
اون روز داشتم فکر می کردم
جدی جدی وظیفه ی یه گرافیست چیه
دوس دارم تو اکثرکارایی که درس می کنم
نشونه ای از صلح و مبارزه باشه
اما کجای این خراب شده میشه اینا رو به کار برد
کلا اگه یکی دوست داشته باشه
اثرش با آرمانش گره بخوره تو کدوم
مملکت باید جون بکنه
**************************
9
فریال می گه
پسرا خیلی سلیقشون سکسی شده
می گم مثلا ؟
می گه مثلا همشون عکش آنجلینا جولی رو می ذارن رو دسک تاپ
یا عکسای سکسی جنیفرو می بیننن
دوست عزیز به من نگو که تو آنجلینا جولی رو تحسین نمی کنی
چرا که اون فقط سکسیه
و جنیفر لوپز رو دوست داری
چون اندام سکسی داره
نمی دونم چرا
برای من
یه پسر سکسی
پسری نیست که عضله چنذانی داشته باشه
یا هیکل جندان رو فرمی داشته باشه
اولین بار که احساس کردم جیمز بلانت می تونه واسه من
سکسی باشه وقتی بود که برای اولین بار فقط صداشو شنیدم
بدون این اینکه چهرشو ببینم
*****************************
10
دلم می خواد یه متن سکسی بنویسم

Monday, May 14, 2007

حرفای تکراری

وقتی خستگی روزا رو حس می کنم
دل انگیز ترین خواسته ام داشتن یه دوسه
تا کنارم روی مبل بلمه ، درحالیکه کمی زیتون یا خوردنی جولومونه و تی وی شو می بینیم
کمی هم حرف بزنیم
و دلم می خواد یه چیزی بم بگه نگران لحظه ها نباش
نگران کار فردات نباش
نگران اول بودن نباش
من تو یه دوره تو روابط اجتماعی به صفر رسیدم
طوریکه یافتن یه دوست که بش حس دوست داشتنم رو
منتقل کنم ، برام در حکم دویدن تو سربالایی شد
لطفا برام بنویسید
شما چطور دوست پیدا می کنید؟
چطور دوستی هاتونو موندگار می کنید؟
فرض کنید ناشا از دخترایی خوشش میاد که دربرخوردشون
با ناشا آرووم و با ادب باشن
کم حرف اما کاری باشن
خلاق اما کم ادعا باشن
و چیزهای دیکه
آیا ناشا
اگر این خصوصیاتو در دختری پیدانکرد باید......
ناشا دوست داره یه دختر هم به اندازه یه پسر براش جذاب باشه
و اونو سرشار از تمنا کنه
آیا این یه مرضه ؟

Saturday, May 12, 2007

بریجیت جونز

سوسک
*****
خانوم ثاد می گه بچه های امیر کبیر بابت یه سوسک توی دانشکده هم اعتصاب می کنن
من متعجبم از ثاد . اون باید خوشحالم باشه . کلا بعضی ها نمی تونن درک کنن ما تو چه شرایطی هستیم
و واسه چی باید مبارزه کرد حتی به بهانه ی یه سوسک
******************************
طبیعت
***
یکی داشت می گفت
یعنی این دخترای جینگول پینگول دارن مبارزه می کنن که با این لباسا میان بیروون
من معتقدم درصد زیادی از اونا چیزی از مبارزه سیاسی نمی دونن بلکه طبق طبیعتشون رفتار می کنن
اونا طبق طبیتشون آزادی در پوشش رو می خوان و این همون مبارزه ست
اونا بدون اینکه بدونن دارن مبارزه می کنن
******************************
لطفا عاشق نشو
**********
روزهام از عشق خالی شدن
رسیدم به یه حالت آرامش و بیخیالی
احساس می کنم تا آخر دنیا می تونم اینطوری ادامه بدم
کاش فقط می تونستم به مغزم بگم
لطفا عاشق نشو
*********************************
بریجیت جونز
*********
من در تمام عمرم
دوستان دختر زیادی نداشتم
اما همیشه
می تونستم خیلی خوب تصور کنم که از یه دوست دخترچی می خوام
برام خیلی سخت بود که بتونم به راحتی رابطمو با دخترا ادامه بدم
همیشه فک می کردم برای بودن با یه دختر باید چیز فوق العاده ای باشی
و در نهایت
تنها چیزی که نهایت آرزوهای من در رابطه با یه دختر می شد
یه رابطه عمیق عاطفی
که اگه جا داشت و دو طرف راضی بودند می تونست جنسی هم باشه
شدت این آرزو و علاقه در مواقعی اون قدر زیاد میشد که
پیدا کردن یه دوس دختر برام لذت بخش تر از دوست پسر می شد
هنوزم به شدت دوست دارم همچین دوست دختری داشته باشم
ولی تمام مواردی که اطرافم می بینم غیر قابل تحملند
من یه تیپ مث بریجیت جونز رو دوست دارم
زیبا ، گوشتالو، مهربان

Wednesday, May 09, 2007

نمی ذارم غم بهم تجاوز کنه

I love you
You are better than an ice cream
*********************
2
دارم جون می کنم
واسه یه نخود خلاقیت
سایتا رو زیرو رو می کنم
واسه یه کار
تا از روش یه کمکی کپ بزنم
گاهی وقتا آدم به تفاله می رسه
********************
3
یه آقایی ، میان سال تو تاکسی کنارم نیشس
تو دسش سی دی بابل بود
نیشم باز شد
کیف می کنم از این که مردم فیلمای خوبو انتخاب کنن
بابل فیلم معرکه ای بود
هر سه تا موقعیتش
مخصوصن اون دختره
چون شبیه یه مقطعی از زندگی خودم بود
*********************
4
این دختر
قطر کمرش قد کتاب ایلوستریتوره منه
نازکه و شکننده
و البته زیبا
از اون مدلاس
که هر پسری ببینه هوس داره باش لاسی بزنه
ازش می پرسم استاد جلسه قبل چی درس داد
می گه من نبودم
می گم چرا ؟
نگام می کنه
می گم دپ بودی ؟
نگام می کنه
می گه تا دم کلاس اومده ولی داخل نیومده . می گه
دوس پسرش دو روزه رفته سر کار و اون الان احساس می کنه باید بره پیش یه دکتر
بیچاره!!!! جوجولووو
وقتی قضیشو واسه بابا تعریف می کنم معتقدم که اون باید این دورانو بگذرونه
همونطوری که من گذروندم بدون این که حرف حساب حالیم بشه
من معتقد بودم اون خیلی جوجس واسه عشق
همونطور که من بودم
اون حتی نمی خواد قبول کنه که دپ زده
بابا معتقده عشق ربطی به کمر و جثه و سن نداره
و حتی 15 سالگی هم خیلی زیاده واسه درک عشق
***************************
5
یه پسر کوچولو تو اتوبوس داره از مامانش می پرسه
مامان این میله هه وسطه اتوبوس واسه چیه
مامانش خیلی بی حوصلس
راسش
فقط آرزو می کنم
دوره ی این سوالای آپارتایدی به بچه ی من نرسه
*************************
6
همیشه دلم می خواسته
مث دخترای سکسی
تختخوابم بوی عطر بده
**************************
7
یه مدت که بیکار بودم
دچار حرص شدیدی شده بودم
فک می کردم همه چی قشنگه
فیلما ، موزیکا، اپراها
می خواستم همه رو داشته باشم
جدیدا حتی تلویزیون هم روشن نمی کنم
****************************
8
آبجی کوچیکه رو از پشت شونه هاش بغل کردم
و بش گفتم گوگولی من
که معنیش می شد
خیلی دوست دارم و داری می ری خیلی دلم برات تنگ می شه دوباره
گاهی وقتا
در آغوش گرفتن بیشتر از بوس فاز می ده
*****************************
9
بدن تو
مث یه قاره
ناشناختس
بوسه های من
کشفش می کنن
***************************
10
نمی ذارم غم بهم تجاوز کنه

Sunday, May 06, 2007

همین برام کافیه

من دارم گه می زنم به کلاسا
اضطراب دارم
و ایده ندارم
اضطراب دارم
چون ایده ندارم
و ایده ندارم
چون اضطراب دارم
و این داره فلجم می کنه
یادمه
سال اول دانشگاه
یه روز با آشو تلفنی حرف زدم
بش گفتم آشو من نمی تونم . نمی تونم یه مهندس بشم
و آخرشم ریدم تو مهندسی
الان همون حسو دارم
و شدید داره فلجم می کنه
دلم می خواد داد بزنم
احساس می کنم یه چیزی با خاراش تو قفسه سینم گیر کرده
شاید احتیاج دارم با تمام وجودم برقصم
شاید من به یه مرخصی احتیاج دارم
شاید من به کمی هیجان نیاز دارم
بدن من داره منو گیج می کنه
اون داره سربه سرم می ذاره
صبح ها بلند می شم
بدون هیچ ایده ای و این نابودم می کنه
دقایق طولانی به عکس ها خیره میشم
اما چیزی به نظرم نمی رسه
من کم هوش نیستم
هوش متوسطی دارم
اما اصرار دارم ازش فاجعه درست کنم
کارهام روی هم تلنبار میشن
اون قدر بهم اضطراب وارد میشه که باید برم حموم
این فاجعس
این دقیقا یه فاجعس
و من درگیرشم
برام مهم نیست کی چی میگه که می گه
من حرف خاصی واسه گفتن این جا ندارم
من که فیلسوف نیسم
یه دختر معمولیم
سکولار
و ضد آپارتاید
همین برام کافیه
و معمولی می نویسم
و در آخرگه بگیرن این دنیای سرمایه داری رو

Saturday, May 05, 2007

خط ریش نصف نمک پسره

احساس خوبی ندارم
از ین که کلاسو پیچوندم
ذره ای احساس عذاب وجدان دارم
فک می کنم نکنه یه وق برگردم به دوران دانشگاه و
دیگه سر کلاسا نرم
گاهی وقتا باید مث سنگ بود

*************************
2
اومدم کافی نت
یاهو مسنجرو باز می کنم
و از قسمت موزیکش دنس موزیکو انتخاب می کنم
اوخ خدای من
من دچار یبوست هیجانی شده ام
************************
3
بانو ی من
بانو هن
مرد
من درس مث روزی که تو بغل امانوئل زار زدم
وسط اتاق زار زدم
آبجی کوچیکه می گفت
ناشا گریه نکن این فقط یه سریاله
بابا می گفت بذار گریه کنه سریال هم تجسم میشه
*************************
4
من واقعا خوشبختم که تو خونه ای زندگی می کنم
که می تونم واسه مرگ یه شخصیت سریالی توش زار بزنم
و کسی مسخرم نکنه
خونه ازت ممنونم
*****************************
5
ولادیمیر مایاکوفسکی یه شعر داره
که تقریبا این جوری شروع میشه
.......
من زیبایم
بیست و دو ساله
تندر صدایم
......
من یه زمان با ولادیمیر زندگی کردم
و وقتی خوندم
با گلوله خودکشی کرده
انگار موقتا خودم مردم
عشق ورزی ولادیمیر منو مجذوب می کنه
و شعراش دیوانم می کنه
وقتی می گه
......
ماما پسرت مریض شده
پسرت بهترین مریضی دنیا را گرفته
پسرت عاشق شده
.
.
.
.
*************************
6
بهم ثابت شده نمی تونم با پسرای خیلی کیوت ارتباط برقرار کنم
پسره باید در حدی از نمک و وقار و شادابی باشی اما زیاد جینگول پینگول نباشه
پسرای عینکی وری لاولی هستند
به خصوص وقتی که عینکشونو بر می دارن
و زیر چشاشون گود افتاده

آآ
رو هر چیش بی نظمه
رو خط ریشش یا همون پا زلفیش دقیق باشه
چون خط ریش نصف نمک پسره
**********************
7
من دقیقا خیلی حسودم
تازگیا کشف کردم
که حتی به خندیدن دیگران هم حسودی می کنم
من مدت ها سعی کردم تا به نزدیک ترین کسانم حسودی نکنم
چون حسادت
نابود کننده ست
حسادت نابود کننده ست
هر وقت دارم می رم که شروع کنم به حسادت
به خودم می گم
ناشا
گوش کن
تو یه موجودی
اون یه موجود دیگست
هیچ انتخابی در کار نبوده
هیچ گریزی هم ازش نیست
آرووم باش
***********************
8

بیشترین احساساتی که تو عمرم تجربه کردم
کینه
ترس
خجالت
عشق
ترحم
بوده
**********************
9
دلم برای بعضی تجربه ها تنگ شده
خودم خواستم
خودم خواستم این زندگی استیدی استیت رو انتخاب کنم
راسش از اون کتاب گنده هه ی موازنه مواد فقط همین
استیدی استیت یادمه
که صبح پاشم
برم کلاس
شب بیام
یا ظهر بیام
بعدشم کارامو بکنم
بدون هیچ تماسی
بدون هیچ تفریحی
حق داره شاید
چنین آدمی حق داره به خنده ی دیگران حسادت کنه
*********************
10
دیروز مجبور شدم
یه فیلم دو ساعته ی عاشقانه رو با آبجی کوچیکه نیگاه کنم
فیلم لطیفی بود
مشکل من توی فیلم دیدن اینه که
همیشه می رم تو نقش یکی از بازیگرا و امکانش هست تو یه صحنه به فاک برم
و اون قدر فشار عاطفی بم وارد بشه
که نیاز پیدا کنم به یه حموم



Friday, May 04, 2007

این است روزای زندگی من

فردی مرکوری و موسیقیش
دقیقا بگ گراند دوران عشق ورزی من بود
روزی که قرار بود آهنگ
این است روزای زندگی من
از فردی رو بشنوم
یادم میاد
تو تختخواب ولو شده بودم ودر تمام طول آهنگ به یه نقطه ی نورانی
روی پنجره خیره شده بودم
آشو می گفت این آهنگ دیوونت می کنه
***********************
2
مشکل خواننده های ایرانی اینه که
با تراژدی شروع می کنن
و با کمدی تمووم می کنن
*************************
اگه دنیامو بخوای
من به تو نه نمی گم
دقیقا دنبال کسیم که دنیامو باش قسمت کنم
مزرعه به مزرعه
دشت به دشت
**************************
4
سوار اتوبوس شدم
گرمم بود
نیشسم رو صندلی
اون ورم چن تا چادری کلاغ سیا نیشسه بودن
داشتن ازین کتاب خوشکلا همراه با قران می خوندن
شیطنتم گل کرد
گفتم خانوم میشه لطفا یکی از اون کتابا هم به من بدین
یکیشون گفت بله بفرمایید
کتابو گرفتمو شروع کردم باد زدن
گفتم
اینا جون می دن واسه باد زدن
****************************
5
به تجربه بهم ثابت شده
وقتی حرفی ندارم با کسی بزنم آغشته نیست
با هم دعوا می کنیم
****************************
حال به هم زن ترین شخصیت تلویزیونی
مجری شبهای شیشه ای هس
البته فعلا
******************************
فریال می گه هر آدمی شبیه یه حیوونه
مثلا این پسری که ناشا انتخاب کرده
شبیه زرافس
******************************
مغز های ما به هیچ رازی آغشته نیست
ما آدم های ساده ایم با زندگی های ساده


Tuesday, May 01, 2007

امروز ظهر از در یه جگرکی رد می شدم
یه لحاف دوز بند و بساطشو گذاشته بود دم درش و داشت
جیگر می خورد
همین طور که رد می شدم شنیدم که لحاف دوزه از یارو جیگریه میپرسه
دوغ گرونه؟
دلم کباب شد
مرده شوره این دنیای سرمایه داری رو ببره
*********************************
من تو یکی از این کلاسا
از یه پسره به قول فریال، دوسم ،زشت و دچار سوء تغذیه خوشم اومده
برام مهم نیست فریال یا بقیه چی میگن
مهم اینه که دارم مث یه اثر هنری باهاش برخورد می کنم
که هر چند می تونه اون اثر چیزی بیشتر از یه خط خطی نباشه
اما زیباست .
اون زیباست
*********************************
من تنها کسی نیسم که بارها تو عشق سقوط می کنه
و باز با پررویی تمام بلند میشه
و عاشق میشه
تا برسه به دوستت دارما
من رسما یه عاشق پیشم
***********************************
این روزا
فقط سه چیزه که آرومم می کنه
فکر کردن به عشق
خلاقیت
و کار
************************************
چه فایده داره هر روز بگی وای چه جامعه ی گندی
باید بتونی با تمام وجود روی یه گوشش تاثیر بذاری